خوش آمدی عزیزم!
سلام دختر خوشکلم ،میخوام از خاطرات به دنیا اومدنت بگم.
هیچ موقع شبی که من وبابایی رفتیم جواب آزمایش رو بگیریم یادم نمیره.آخه شب نیمه شعبان بود.همه
جاجشن به پا بود.و با گرفتن جواب مثبت آزمایش جشن اون سال به یاد موندنی ترین جشن نیمه شعبان
شد.بابایی همون موقع به خاطر نعمت وجود تو سجده شکر به جا آورد.دو تاییمون از خوشحالی تو پوست
خودمون نمی گنجیدیم.بعدشم با یه جعبه شیرینی به خونه باباجون رفتیم.همه از شنیدن این خبر
خوشحال شدن از اون به بعد دیگه اگه تنها میشدم احساس تنهایی نمیکردم مخصوصا از موقعی که
تکونات رو احساس میکردم.بالاخره ٩ماه با همه سختیا و شیرینیاش تموم شد و خدا در روز یکشنبه ٣٠
فروردین ٨٨ تو رو به ما هدیه داد.
اولین تصویر دیدارت در قاب ذهنم تصویر شد و تو شدی چراغ خونمون.