زینبزینب، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

زینت پدر

این چند روز

1390/10/19 1:43
نویسنده : مامان و بابا
982 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامان

توی این چند روزه یه خورده احساس تنهایی میکنم ولی خیلی خوبه که تو پیشمی

عزیزم ،بابایی چند روزه که دیر از سر کار میاد یه خورده کارش سنگین شده آخه شده رییس امور

قراردادها مامانی به فدات تو هم که به جورای مختلف خودتو مشغول میکنی،یا نقاشی میکشی

،یابازیای خیالی میکنی چند تا بچه خیالی داری اسم یکیشونو گذاشتی رانه ! قشنگه نه؟یا

سی دی نگاه میکنی.

           

یه مدته  عاشق حموم رفتن شدی دوست داری هر روز بری حموم اگه هم نبرمت اینطوری

میشی   نه به یه مدت پیش که به زور میرفتی حموم نه به حالا

راستی فردا باید برم دکتر یه مدت گردن درد شدیدی گرفتم برای همین فردا من و تو باید

بریم اهواز مامان جون برام نوبت دکتر گرفته دلم نمیاد بابایی رو تنها بذارم ولی مجبورم خودشم

میگه برو یه خورده از تنهایی در بیای.

                                                      

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (18)

مامان محمدرضا(شازده کوچولو)
19 دی 90 7:18
سلام دوست من ماشاالله به دخترکوچولوتون که واسه خودش خانمی شده ، ان شاالله گردنتون هم زودی خوب بشه . مامانی ، با داشته این فرشته کوچولو چرا تنهایی؟؟ ان شاالله که بابای زینب جان و همه باباهایی که برای خانوادشون زحمت میکشن و تلاش میکنن همیشه سالم و تندرست و پرانرژی باشند
بابای مهرسا
19 دی 90 9:37
سلام ممنون که سر زدید لبتون خندون امیدوارم گردن دردتون هر چه زودتر خوب بشه
فاطمه
19 دی 90 13:48
سلام عزیزمـــــــ خوبی با عکس پسر خاله و دختردایی و 2 تا از دختر خاله هام اپمــــــــــ خوشحال میشم سری بزنید منتظرتونم بابای
mamani helena
19 دی 90 14:07
salam golam vay poste ghabli kheili bamaze bod enshala zidtar khob beshi azizam ahvaz jaye maro ham khali konid
رادین کوچولو
19 دی 90 21:04
سلام آخ جون یه دوست حمام دوست دیگه
خاله جون
19 دی 90 22:54
سلام از اشنایی باشماخوشحالم ببخشید چرا این سوال کردید
maman yaseen
20 دی 90 16:18
خاله جون
20 دی 90 19:31
سلام
از آشنایی باشما خوشحالم.
با افتخارشمارا لینک میکنم اگه اجازه بدید

مامان علي خوشتيپ
22 دی 90 9:32
ايشاالله گردن دردتون خوب شه واقعا درك ميكنم بابايي رو .تقريبا هم شغليم بوس رباي زينب گلمون
مامان نازی نرگس
25 دی 90 2:04
سلام ایشالا که زودتر خوب شید ولی زیاد پشت سیستم نشین
دخملی من هم عاشق حمومهالهی زنده باشه این خانم گلی


ممنون از راهنماییت
فاطمه
25 دی 90 16:21
سلام دوست عزیزمــــــ با پست جدید اپمــــــــ خوشحال میشم سری بزنید
مامان محمد جواد
26 دی 90 23:12
الهی الهی عمه به فدای زینب خانمی مامان فاطمه مواظب باش سرما نخوره
فاطمه
1 بهمن 90 19:23
مامانی و بابایی جونی سلام خوبی به منم سری بزن انار جون ما به جمع فرشته ها پیوست
مامان کیاوش
13 اسفند 90 20:38
زنده باشه دخمل گلتون.تو قسمت نی نی های شهر من پیداتون کردم.منم اهوازم.خوشحال میشم سر بزنید.
مسافران آسمانی
22 اسفند 90 13:15
سلام مامانی چه جالب ما هم استانی هستیم دخمل کوچولوی نازی دارید ماشاالله خدا حفظش کنه به ما هم سر بزنید...
مامان علی خوشتیپ
27 اسفند 90 13:47
نوروز را سپاس می گویم که بهانه ای است برای نکو داشت آنهایی که به یادشان هستیم. پيشاپيش نوروز فرخنده باد . . .
مامان سونیا
31 فروردین 91 17:01
تولد مبارک تولد مبارک سه سالگیت مبارک خانم خانما


ممنون عزیزم
حوا
6 تیر 91 20:14
فرشته ی کوچولو تولدت مبارک به تو میگم که دلوووووووووووم چقدر واسه ی مامان گلت تنگ شده اما میدونی ما ادمای به اصطلاح بزرگ هر چی بزرگتر میشیم قلبهامون کوچکتر میشه پس دخترک ناز نازی تو بچه بمون و به مامانت بگو دلم واسش خیلی تنگ شده دوستتون دارم و میبوسمتون.......
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زینت پدر می باشد