زینبزینب، تا این لحظه: 15 سال و 6 روز سن داره

زینت پدر

بدون عنوان

سلام مامان جونی،چند ماهی هست برات مطلب نذاشته بودم آخه اینترنتمون قطع بود. به همه پدر مادرای عزیز هم سلام میگم.ماشالله همه نی نیا بزرگ شدن مثل زینبم. زینب جونم دیگه کامل حرف میزنه به قول خودش میگه: من دیگه بسگ (بزرگ)شدم. بابایی دو روز رفته بود ماموریت تهران ما هم رفتیم اهواز اونجا خیلی بهت خوش میگذره و هر وقت برمیگردیم گریه میکنی دیروز عصر هم رفتیم خونه عمه سارا آخه حال محمد جواد خوب نبود ولی خدا رو شکر بهتر شده بود شما هم خیلی خوشحال بودی. ساعتای 6.5 بود که به سمت خرمشهر راه افتادیم شب هم بابایی رسید.   فرشته خودم دوست دارم. ...
14 دی 1390

فرهنگ لغات زینب خانمی!

سلام مامانی ،امروز می خوام چند تا از شیرین زبونیای خوشکلت رو بنویسم.تا بزرگ شدی ببینی چقدر با مزه بودی گلم . نَنا کن:نگاه کن                        باباسی:اسباب بازی مسنی:بستنی                       مَلَن شو:بلند شو اینچا:اینجا                              بخل...
27 خرداد 1390

خوش آمدی عزیزم!

سلام دختر خوشکلم ،میخوام از خاطرات به دنیا اومدنت بگم. هیچ موقع شبی که من وبابایی رفتیم جواب آزمایش رو بگیریم یادم نمیره.آخه شب نیمه شعبان بود.همه  جاجشن به پا بود.و با گرفتن جواب مثبت آزمایش جشن اون سال به یاد موندنی ترین جشن نیمه شعبان شد.بابایی همون موقع به خاطر نعمت وجود تو سجده شکر به جا آورد.دو تاییمون از خوشحالی تو پوست خودمون نمی گنجیدیم.بعدشم با یه جعبه شیرینی  به خونه باباجون رفتیم.همه از شنیدن این خبر خوشحال شدن از اون به بعد دیگه اگه تنها میشدم احساس تنهایی نمیکردم مخصوصا از موقعی که تکونات رو  احساس میکردم.بالاخره ٩ماه با همه سختیا و شیرینیاش تموم شد و خدا در روز یکشنبه ٣٠ فروردین ٨٨ ت...
25 خرداد 1390

سالروز ولادت شاه ولایت

                         در میـــان کعـبه جـان ، پـرتـو حق جلــوه گر شــد فاطمه بنت اســد هم ، صــاحب زیبـا پسر شــد کعبه آن شب ، غـرقـه در نـور دل افـروز خـدا بـود آسمان کعبه گویی ، مظــهر صــدها گهـــر شــد عطــر جـانبخش بهشـتی در فضــای کعبه پیچید تا کـه میـــلاد ســعید مـرتضی فخــر بشــر شــد             از زبون زینب:پدر، تو تپش قلب خانه ای؛ وقتی هر صبح، با تلنگر عشق،از خانه بیرون میروی و با کشش  عشق، دوباره باز میگردی.تو را ب...
25 خرداد 1390

امتحانات نفس گیر!

سلام دختر گلم ،امروز مامانی اولین امتحانشو دادتقریبا خوب بود ،ولی فردا یه امتحان دیگه دارم که اونو اصلا نخوندم تازه باید شروع کنم،دیگه از     درسام  خسته شدم ولی خوب دیگه ترم آخره،امیدوارم همه رو پاس کنم. شما هم که هر موقع می بینی مامانی داره درس میخونه کتابا رو ازم میگیری  میگی:ماما نگاشی بکشم مامانی قربون نقاشیای قشنگت بشه.   زینب جونم،دختر گلم اینو بدون که مامانی وبابایی خیلی دوست دارن.                                   &...
24 خرداد 1390

مسابقه خواب فرشته

                                          فرشته کوچکم! آنگاه که بر بالین آرزوهایت سر می نهی،و با رویای زیبایت هم آغوش میشوی،ترنم پرواز فرشته ها را می شنوم که آرام آرام گرداگرد حرم وجودت ترانه محبت سر می دهند.                                     ...
19 خرداد 1390

تعطیلات خوب

امروز برای زینب خانم روز خوبی بود چون هم عمه ومحمد جواد و مامان جون اینا دیشب اومدن، هم امروز عصر اون یکی مامان جون با دایی و زن دایی (تازه عروس و داماد) وخاله و بابا جون اومدن خونمون. زینب حسابی کیف کرده و بازی می کنه. قربونش برم خیلی  شیرین زبون شده مثلا اگه خرابکاری کنه ازش میپرسم کی اینکارو کرد میگه زینب خلاب کرد.                     ...
15 خرداد 1390

امام مهربان

  اماما! دیروز تو با دلی آرام و قلبی مطمئن از ميان ما تا به خدا سفر كردي و ما را تنها گذاشتی در وانفسای روزگاری که در آن ظلم بیداد می کند و عدالت به مسلخ مي‌رود اماما! اگر چه تو در بين ما نيستي اما كلمات و سخنانت هميشه و هر لحظه در گوش‌ها و قلب‌هاي‌مان جاري و ساري است حتي اگر بخواهيم فراموش هم كنيم ، نمي‌توانيم.     امام خمینی و کودکان                                           &n...
14 خرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زینت پدر می باشد